شعر و دلنوشته

شعر و دلنوشته

شعر و دلنوشته ها جوانی مهربان و با ذوق اقای عرشیا
شعر و دلنوشته

شعر و دلنوشته

شعر و دلنوشته ها جوانی مهربان و با ذوق اقای عرشیا

وقتی نفس میکشم

تک تک نفس هام با نام‌تو ب وجودم وارد می شود

قلب در هنگام تپش اسم تو را میخواند

زبانم هنگام گفتار نام تو را میخواند

گوش هایم فقط صدای تو را می شنود

چشم هایم فقط تو را می بیند

همه و همه تورا میخوانند برگرد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.